«تیتی» (آیدا پناهنده) کامل کننده مسیری است که سازندهاش با دو فیلم موثر «ناهید» و «اسرافیل» پیموده است. او با همین سه فیلم طی یک دهه، در دورهای که پیداکردن آب زلال در مسیر گل آلود سینمای ایران دشوار به نظر می رسد، برای نگه داشتن باریکه آبی که در آن عمق روابط انسانی، زنانگی و نیازهای انسانهای معمولی جامعه پیدا باشد، بیش از بسیاری از فیلم سازان عرصه «روابط عمومی» و «تبلیغات» تلاش کرده است.
«تیتی» در همان چشم اندازی تمام میشود که «ناهید» شروع شده بود و تازگیاش مدیون قدم نهادن به عرصه هایی است که فیلم سازان بزرگ در آن دویدهاند.
فصل رفتن تیتی به دریا برای نجات ابراهیم کنشی زنانه است که انتظار واکنشی مردانه را برمی انگیزد و سیاه چاله ای که او در آن افتاده، تنها به مدد جسارت فراموش کردن فرمولهای فراگیر برای نجات بشریت و ساختن راهکاری با قلب برای نجات یک انسان میسر است. کاش این فیلم زیبا قدری جسورتر بود و کسی دیگر هم پیدا می شد که برای نجاتِ نجاتدهندهاش دل به دریا بزند.گمانم توقع این جسارت از آیدا پناهنده (به گمان من بهترین فیلم ساز این دهه) در فیلم تازه، در دهه تازه بیجا نباشد.
در نبود مرتضی قیدی (فیلم بردار صاحب سلیقه دو فیلم پیشین پناهنده) شاهد بهترین کار فرشاد محمدی هستیم و حاصل تلاش امیر اثباتی، عباس عباسی و علی رضا افکاری در فیلم حل شده است.
پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا درجای خود متقاعدکننده اند و احتمالا الناز شاکردوست هم به اندازه ما هنگام دیدن فیلم از بازی متفاوت و شایسته تحسین خودش غافلگیر شده است.او هم به مانند تیتی، به یاری شهود خود و هدایت فیلم ساز، کاری می کند که از او انتظار نمی رود.
بسیار کم پیش می آید کسی روی پرده و بیرون پرده بی توقع برای دیگری کاری کند و سبب شود ما زیاده خواهان توقع مان را از او بالاتر ببریم؛ کاری که به نظر می رسد تیتی دارد برای ابراهیم می کند و فیلم برای ما.