کد خبر : 21208 تاریخ : ۱۳۹۹ جمعه ۲۴ بهمن - 12:43
رضا عطاران / شمایل نمادین دوران ما محسن شرف الدین: جایگاه رضا عطاران برخلاف آنچه که خود می گوید؛ «که من را خیلی جدی نگیرید» بسیار جدی و قابل مطالعه است. در این مورد خاص اهمیت اصلی شاید نه خود بازیگر که یک تمایل عمومی به کاراکتر اکثرا تلخی است که او با خلق لحظات کمیک به نمایش می‌گذارد.

محسن شرف الدین: جایگاه رضا عطاران برخلاف آنچه که خود می گوید؛ «که من را خیلی جدی نگیرید» بسیار جدی و قابل مطالعه است. در این مورد خاص اهمیت اصلی شاید نه خود بازیگر که یک تمایل عمومی به کاراکتر اکثرا تلخی است که او با خلق لحظات کمیک به نمایش می‌گذارد. موقعیت های بحرانی و گاهن فاجعه بار، که به شیوه عطارانی برای مخاطب انبوه قابل تحمل می‌شود. مخاطبی که درد ذاتی دورانش را در شمایلی سینمایی و کاریکاتوریزه می بیند، به آن می‌خندد و بسیار کنایه آمیز به همان موقعیت کمیک در زندگی واقعی بازمی‌گردد.

رضا عطاران با دو فیلم مهمی که در جشنواره فجر ۳۹ داشت، کیفیت بازیگری حالا تکامل یافته خود را به رخ کشید. در «روشن» که به نوعی بازگشت روح‌الله حجازی به حوزه قدرت خود در روایت قصه های کاراکتر محور به حساب می‌آید، ما با عطارانی روبرو هستیم که روی مرز باریک درام و کمدی حرکت کرده و کاراکتر معلقی را همتراز با دنیای ناهمگون اطرافش خلق کرده است. فیلم «روشن» با روایتی مدرن باورهای مغشوش انسان معاصر را در جغرافیای مشخصی چون کشور ایران به تصویر کشیده و از همهٔ ته مانده های باور یک انسان به ته خط رسیده برای حرکتی قهرمانه بهره برده است. هر چقدر هم که آن قهرمان ابله باشد و آن اقدام نهایی ابلهانه تصویر شود باز در جهان‌بینی کلی اثر جایگاهی عمیق پیدا می‌کند. در نهایت نیز «روشن» به محفلی برای قدرت‌نمایی رضا عطاران در حرفه بازیگری تبدیل شده است.

از سوی دیگر در فیلم «شیشلیک» به کارگردانی محمد حسین مهدویان، ما با رضا عطاران آشنایی طرف هستیم که از ظرافت های کمدی خود به اندازه کافی سود برده و مثل همیشه تلخ ترین لحظات را هم به یک شوخی زیرکانه تبدیل کرده است. با اینکه فیلم می‌توانست در پرداخت قصه و شخصیت عمیق تر شود و در ریتم و شوخی های مخاطب پسند جسورانه تر عمل کند(البته که ممیزی های فراوان شیشلیک را فراشوش نکنیم) ولی در همین اندازه هم با فیلمی طرف هستیم که مفاهیم و نقد اجتماعی و سیاسی اش را در کنار هدف‌گذاری برای جذب حداکثری مخاطب به سرانجام رسانده است.

رضا عطاران حالا با کسب دومین سیمرغ نقش اصلی خود در سی و نهمین جشنواره فجر به پرافتخار ترین کمدین سینمای ایران تبدیل شده است. اینکه چرا یک شمایل بازیگری به مدت ۲۰ سال محبوب‌ترین کمدین ایرانی است، بر خلاف اکثر هم‌قطارانش در جشنواره ها و میان منتقدان تحویل گرفته شده، و به درستی و به موقع از محبوبیت و توانایی هنری خود در ژانرهای گوناگون نیز سود می‌برد، همان نکته مهم و قابل مطالعه ایست که در ابتدای یادداشت اشاره کردیم. از این منظر شاید نیم قرن بعد، از شمایل رضا عطاران در آثاری که چه به عنوان کارگردان و چه به عنوان بازیگر از خود برجای گذاشته، به عنوان الگویی قابل ارجاع به روزگار کمدی وار ما استفاده شود. نمایی گویا از وضعیت نامفهوم، تلخ، ولی بامزهٔ دوران ما!