بهمن فرمان آرا به شرق گفت: من بعد چند سال منتظر بودم تا دوباره فرصت شود و در تالار وحدت تئاتری پربازیگر اجرا کنیم که خب نشد، عجیبتر اینکه در این چند سال هیچ ساختمان جدیدی هم ساخته نشده است، ما ۸، ۹ ماه برای آمادهسازی سریال فعالیت کرده بودیم در نهایت با تهیهکننده (نماوا) تماس گرفتند که اصلا چرا میخواهی با فرمانآرا کار کنی!
چهل و خردهای سال است و اتفاقی تکراری. البته هنوز عادت نکردهام، مثل دفعه ششم است که کتک میخوری، با دردش و نحوهاش آشنا هستی. اما از طرفی من در سنی هستم که دیگر وقت ندارم صبر کنم، دیگر نمیتوانم به راحتی بگویم حالا چند سال صبر میکنم بعد فیلم یا سریالم را میسازم. از طرفی من نمیتوانم با سیستم یا تهیهکننده راه بیایم یا مطابق سلیقه آنها رفتار کنم که مثلا آقایان را خوشحال کنم. سر آخرین فیلمنامهای که سال گذشته دادم با اینکه هر شش نفر هیئت نظارت مخالف بودند، آقای داروغهزاده خودش پشتش ایستاد و گفت فلانی بعد این همه سال باید بتواند چیزی که دوست دارد بسازد. البته آقای شاهسواری خبر داد که «من گفتم بهت پروانه ندهند، چون فیلمنامهات خیلی سیاهنمایی است؛ اگر بسازی دچار مشکل و گرفتوگیر میشوی». حالا منظورش از سیاهنمایی چه بود، خدا میداند. کل فیلمنامه عین اتفاقاتی است که هر روز در مملکت میافتد و در اخبار میخوانیم.
شما نگاه میکنید میبینید که من در همه فیلمها به بودجه توجه میکنم؛ مثل برخی دوستان نیستم که اگر فیلم موفق نشد بگویم خب میخواستند نسازند یا مثل برخی همکاران عزیز نیستم که به خودم از بودجههای دولتی دستمزد یکمیلیاردی بدهم؛ فوقش دستمزد خودم را در کار شریک شدهام. من همیشه سرمایهگذار داشتم. با توجه به دایره بسته پخش و وجود کرونا و... همیشه مراقبم که اگر فیلم را بسازیم و موفق نشود چه جوابی باید به سرمایهگذاران بدهم.