حسن فتحی در واکنشی تازه ضمن تاکید براینکه تصمیم گرفته است تا در مورد دیگر به هیچوجه سکوت نکند و تمام مواردی را که به طور مستقیم مطلع است و نیز آنچه را که به نقل از سرمایهگذار و تهیهکننده ایرانی فیلم میداند، برای تنویر افکار عمومی عنوان کند.
او در گفتوگویی با ایسنا، ابتدا بیان کرد: از لحن و گفتار متن منتشر شدهی منتسب به تهیهکنندهی ترک مشخص است که در ایران فرد یا افرادی این دوستان را در کارها همراهی میکنند و البته اصلا مهم نیست، چون مهم آن حقیقتی است که پشت ابر باقی نمیماند و بر همگان مشخص خواهد شد که ماجرای واقعی «مست عشق» چه بوده است. همچنین امیدوارم تهیهکننده و سرمایهگذار ایرانی هم درباره تمام جنبههای این فیلم در بخش سینمایی و مالی اسناد را ارائه و روشنگری کنند.
فتحی در ادامه با اشاره به اینکه تمام حاشیهها به اختلافهای مالی بین سرمایهگذارهای ایرانی و ترک برمیگردد، گفت: طبق آخرین صحبتی که با آقای علیزاده - سرمایهگذار ایرانی فیلم _ داشتم طرف ترک اعلام کرده بوده که حاضر است سهم خود را بفروشد و برای این کار هم مبلغ سه میلیون دلار را پیشنهاد داده بود. این مسئله از سوی سرمایهگذار ایرانی با مخالفت مواجه شد چون مشخص نیست بنا بر چه استدلالی این پیشنهاد با چنین رقم عجیبی مطرح شده است. بنابراین ابتدا درخواست شد که طرف ترکیهای اسناد و مدارک خود را ارائه کند و با تعیین یک حسابرس مالی مشخص شود اساساً آنها چقدر برای این کار هزینه و بر چه مبنایی این مبلغ را درخواست کردهاند. در این راستا و بر اساس پیگیریهای من از سرمایهگذار ایرانی، تاکنون هیچ اسناد و مدارکی درباره هزینههایی که سرمایهگذار ترک انجام داده ارائه نشده و در نتیجه حسابرسی دقیق مالی هم درباره اینکه هر کدام از طرفین چقدر برای «مست عشق» خرج کردهاند انجام نشده است. این درخواست از سوی سرمایهگذار ایرانی همچنان پابرجاست.
وی با اشاره به انتقادی که نسبت به فیلمبرداری طولانی مدت مطرح شده است، اظهار کرد: تمام کسانی که دستاندرکار ساخت آثار تاریخی هستند به خوبی واقفند که فیلمبرداری یک اثر سنگین سینمایی در ۵۲ جلسهی کاری، حکایت از تلاش بیوقفه و سرعت بالای سازنده اثر و گروه همراهش دارد.
و این اتفاق مثبتی است که تنها از چشم کسانی دور میماند که با کار سینما بیگانهاند و به جای سپاس و تشکر با بیاخلاقی و ناسپاسی کامل برای رسیدن به هدف سوداگرانه خود از هیچ افترایی چشمپوشی نمیکنند. باید یادآور شوم که این گروه (سرمایهگذار ترکیهای) که از سوی تهیهکننده ایرانی برای این پروژه انتخاب شد، در حوزه فرهنگ و هنر و ساخت آثار سینمایی اصلا روزمهای ندارد و طرح مواردی مثل نداشتن استوریبُرد و در نتیجه طولانی شدن زمان فیلمبرداری، تکرار شدن صحنهها، جابجایی مکرر دکور و لوکیشنها و بیکاری 300 نفر در صحنه خلاف واقع است و صحت و سقم آنها را خیلی روشن میتوان اثبات کرد. در تمام مدت آن 52 جلسه فیلمبرداری به استثنای پنج، شش سکانس باقیمانده، هر زمان لوکیشنها آماده بوده در آنها کار کردهایم.
این کارگردان درباره اینکه گفته شده پروژه را رها کرده است، توضیح داد: از کل کار، 5- 6 سکانس در قونیه باقی مانده بود که به ما اطلاع دادند به دلیل مشکلات مالی کار تعطیل میشود و بعد تهیهکننده ایرانی گفت که شاید در مدت یکی دو هفته این مشکلات مالی برطرف شود و ما دوباره به ترکیه برگردیم. از زمانی که کار در ترکیه تعطیل شد تا همین امروز پیگیر سرنوشت فیلم بودم و مکررا تقاضا میکردم هر طور شده این چند سکانس را فیلمبرداری کنیم. در دو نوبت هم خودم با طرف ترک گفتوگوی تلفنی داشتم که یک بار گفتند میخواهند سهم خود را بفروشند و اگر کسی را در ایران میشناسم به آنها معرفی کنم و یک بار دیگر هم درباره تدوین صحبت کردم و خواستم راشها را زودتر بفرستند تا موازی با تهیه پول برای آن پنج سکانس، تدوین بخشهای فیلمبرداری شده را با تدوینگر فیلم (سپیده عبدالوهاب) شروع کنیم. به من وعده دادند که میفرستند، اما به وعده خود عمل نکردند و بعد از مدتی خبردار شدم بدون اطلاع من و نیز بدون اطلاع تهیهکننده و سرمایهگذار ایرانی به طور پنهانی شروع به تدوین فیلم کردهاند.
فتحی خطاب به تهیهکننده و سرمایهگذاران ترکیهای فیلم خود افزود: سرنوشت هنری و فرهنگی این کار برای من به قدری اهمیت داشت که علیرغم اینکه قرار بود تدوین در ایران انجام شود، حاضر شدم از خواستهی اولیه خود بگذرم و با تدوینگرم صحبت کردم تا تدوین را در ترکیه انجام دهیم، اما شما قبول نکردید و کار را بیاعتنا به سهم طرف ایرانی مصادره کردید و هر بلایی که میخواهید سر این فیلم درمیآورید. تهدید کردهاید که مراقب بار حقوقی حرفهایم باشم و جای سوال است که چگونه اعتراض من به تخریب و نابودی و مصادره فیلم توسط شما بار حقوقی دارد، اما اقدام غیرقانونی شما در گروگان گرفتن راشهای فیلم و تصمیم قلدرمآبانه جهت تدوین فیلم بدون اجازه و اطلاع صاحب هنری فیلم و سرمایهگذار ایرانی آن بار حقوقی ندارد؟ چطور و براساس چه قانونی ممکن است بدون اطلاع کارگردان که از ابتدا قصد ساخت "فیلم سینمایی" را داشته، تصمیم به تدوین و تبدیل فیلم به سریال بگیرید؟ آیا اینها همه برای سود و منفعت بیشتر است؟ در اینجا باید پرسید «مولوی» و «شمس» برای ما بهانه بودند یا برای شما که به اسم این بزرگان به کاری ورود کردید و الان سرنوشت بدی را برای آن رقم میزنید؟ آن هم وقتی نه ملاحظهای برای اسم این بزرگان دارید نه ملاحظهای برای رعایت قانون.
او ادامه داد: حضرات برای تطهیر خود و خفیف کردن زحمات گروه هنری پروژه ادعا میکنند که در اقدام به تدوین پنهان و غیر قانونی کار با مشکلات فنی متعددی روبرو بودهاند. اولا به شهادت منشی صحنه کار و اسناد موجود تنها بخشی از برگههای منشی صحنه در اختیار ایشان بوده و طبعا فقدان برگه های کامل که حکم راهنمای تدوین را دارد موجب سردرگمی و آشفتگی آنها شده است. دوم اینکه چنین وصله ناچسبی نه به من بعد از ساخت بالغ بر ده، دوازده سریال و چند فیلم سینمایی میچسبد و نه به مدیر فیلمبرداری کار استاد مرتضی پورصمدی که پیشینه و کارنامهای بس درخشان دارد. مطمئن باشید با صرف وارد آوردن شبهات بیاساس نمیتوانید از فرجام رفتار غیرحرفهای و غیرقانونی خود طفره بروید. شما اگر دلسوزی و علاقهای به کیفیت هنری فیلمی درباره شمس و مولانا داشتید، بیاعتناء به چند سکانس مهم فیلمبرداری نشده، اقدام به تدوین بدون اجازه فیلم نمیکردید.
این کارگردان با اشاره به سابقه 30 سال فعالیت خود در حوزه فیلمسازی گفت: از کسانی که مثل ایلغارهای مغول فیلم را به غارت میبرند و راشها را گروگان میگیرند و بدون هیچگونه هماهنگی با طرف ایرانی خودسرانه تصمیم میگیرند آن را مونتاژ کنند و از قرار اولیه که دایر بر ساخت فیلم سینمایی بوده، عدول میکنند و کاسبکارانه میخواهند آن را به چند قسمت سریال تبدیل کنند، توقع بیش از این نمیرود که هر جا قافیه تنگ میشود متوسل به حرف های نادرست می شود.
فتحی در پایان خاطرنشان کرد: اینجانب مکرر می گویم، سخنی را که در این مدت بارها روی آن پافشاری کردم؛ همچنان آماده سفر به ترکیه جهت فیلمبرداری چند سکانس باقیمانده و تدوین سینمایی فیلم با تدوینگر فیلم، خانم عبدالوهاب هستم