ماجرای خنده های پسر ساده دل«نون خ»
کاظم نوربخش بازیگر نقش سلمان در گفت و گو با خراسان بیان داشت: بعد از«نون خ»پیشنهادهای زیادی داشتم، چون با آقای آقاخانی مشورت میکنم، خیلی از کارها را ایشان گفتند که نپذیرم و من هم نپذیرفتم......
کاظم نوربخش بازیگر نقش سلمان در گفت و گو با خراسان بیان داشت: بعد از«نون خ»پیشنهادهای زیادی داشتم، چون با آقای آقاخانی مشورت میکنم، خیلی از کارها را ایشان گفتند که نپذیرم و من هم نپذیرفتم. فقط یک فیلم سینمایی به اسم «لب خط» به کارگردانی آقای علی جبارزاده بازی کردم.آقای آقاخانی همشهری من است و با هم کار کردیم. ایشان عضوی از خانواده ما به شمار می آید و حرفشان برای من سند است.
از بچگی با ایشان تئاتر کار کرده بودم و دوست بودیم، اما برای این سریال من را به دلیل دوستی انتخاب نکردند. در کرمانشاه و کردستان تست میگرفتند و من هم تست دادم و قبول شدم، آقای آقاخانی نقشی در انتخاب من نداشتند. ایشان ۱۱ کار دیگر هم ساخته، اما من در آنها حضور نداشتم، اگر قرار بود بر اساس رفاقت انتخاب شوم، باید در کارهای دیگر هم بازی میکردم، اما نبودم. من از سال ۶۸ کار نمایش کردم و برای سیمای کردستان هم فیلم کوتاه و بلند کار کرده بودم، آقای آقاخانی در جریان کار من بودند.
بعد از«نون خ»پیشنهادها متفاوت داشتم، اما بیشتر کمدی بود. دوست دارم کار جدی هم بازی کنم و این تجربه را دارم. دوست ندارم این طور باشد که در کمدی بمانم و فقط به عنوان بازیگر کمدی شناخته شوم، یا خندههای سلمان تکرار شود. البته در «لب خط» هم این خنده را داشتم، اما استفاده از آن در فیلم جایگاه داشت که این کار را کردم، اما دوست ندارم این خنده روی من بماند و هرکجا باشم این خنده هم باشد، چون مختص «نون خ» است.
من ادای شخصیت سلمان را درنیاوردم و آن را زندگی کردم، به همین دلیل بود که به دل مردم هم نشست. وقتی فیلم نامه را خواندم، دیدم یک چیزهایی در او وجود دارد که بنا بر تجربههایم میتوانم به خوبی از کار دربیاورم. هرچه میخواستم در این نقش وجود داشت و میتوانستم روی آن مانور بدهم. یکی از سختترین کاراکترهای «نون خ»، «سلمان» است. با همه سروکله میزند و با همه کار دارد. تصمیم گرفتم کاری کنم که همه این شخصیت را دوست داشته باشند، حتی کسانی که او را دوست ندارند و میگویند لجمان را در میآورد، باز هم نمیتوانند از او بدشان بیاید یا متنفر باشند.این ویژگی او را خیلی دوست دارم.
خنده های سلمان، ایده خودم بود. به آقای آقاخانی گفتم خندهای دارم که در تئاترهای کمدی از آن استفاده میکنم، ببینید دوست دارید. به ایشان توضیح دادم که باید موقعیتش فراهم شود و اتفاق بیفتد، آن وقت میخندم اگر دوست داشتید در کار استفاده کنید. ایشان دوست داشتند و خداراشکر مردم هم با آن ارتباط برقرار کردند.